معنی بیماری خونی ارثی
حل جدول
هموفیلی
تالاسمی
تالاسمی، هموفیلی
بیماری ارثی خونی
تالاسمی
نوعی بیماری خونی ارثی
هموفیلی
نوعی بیماری ارثی خونی
هموفیلی
بیماری خونی
اورمی، ترومبوسیتوپنی، تالاسمی
تالاسمی
از بیماریهای ارثی خونی
هموفیلی
بیماری ناهنجاری خونی
تالاسمی
بیماری کم خونی
آنمی
آنمی، فقرالدم
لغت نامه دهخدا
ارثی. [اِ] (ص نسبی) منسوب به ارث. موروثی.
ارثی. [اَ ثا] (ع ص) مردی که استواری و اِحکام کار را نتواند. (منتهی الارب).
فرهنگ عمید
مربوط به خون: بیماری خونی،
[مجاز] دارای دشمنی و کینۀ شدید: دشمن خونی،
آغشته به خون، خونآلود، خونین: لباس خونی،
[مجاز] قاتل: خانهٴ من جست که خونی کجاست / ای شه از این بیش زبونی کجاست (نظامی۱: ۴۸)،
قرمز: پرتقال خونی،
معادل ابجد
1640